بخاری

Farsça بخاری nedir, Farsça - Farsça sözlük بخاری ne demek?

[ بُ ] (اِخ) محمد. شمس الدین
معروف به امیر سلطان از اکابر مشایخ خلوتیه
و مورد عنایت سلطان بایزید عثمانی بود. او
بسال ۸۳۳ هـ . ق. درگذشت. (از ریحانة الادب
ج ۱ ص ۱۴۷).

[ بُ ] (اِخ) محمدبن اسماعیل بن
ابراهیم بن مغیرةبن احنف جعفی حافظ مکنی
به ابوعبداللََّه و مشهور به امام بخاری، وی از
محدثان متقدم بود به خراسان و جبال و عراق
و مصر و حجاز و سوریه مسافرت کرد. ...

[ بُ ] (اِخ) محمدبن احمد حسینی
نابلسی ملقب به صفی الدین اهل بخارا بود و به
بیت المقدس رفت. کتاب القول الحبلی
فی ترجمة ابن تیمیة الحنبلی از اوست. وی در
۱۲۰۰ هـ . ق. درگذشت. (از ریحانة الادب ...

[ بُ ] (اِخ) عبدالعزیزبن احمدبن
محمد، از فقها بود. او راست: شرح اصول
البزدوی و شرح المنتخب الحسامی. (از معجم
المطبوعات).

[ بُ ] (اِخ) احمد... از اکابر مشایخ
نقشبندیه بود و مال و املاک و عیال و اولاد
خود را که در بخارا داشته ترک گفت و برای

دیدار شیخ الهی به روم رحلت کرد و ...

[ بُ ] (ص نسبی) منسوب به بخارا.
(ناظم الاطباء). بخارائی :
جز بر در شهنشه بر درگهی نرفتم
نه بر در حجازی، نه بر در بخاری.
منوچهری.
بخاری سپر شش بهم بر بداشت
بزد تیر و بیرون ز هر شش ...

[ بُ ] (اِ مرکب) آن جای که در
دیوار اطاق تعبیه کنند سوختن چوب و امثال
آن را برای گرم شدن. اجاقی که در ازارء و یا
در گوشهٔ اطاق سازند و دودکش آن را در
میان جرز قرار دهند ...

[ بُ ] (ص نسبی) منسوب به بخار.
- کشتی بخاری؛ آن کشتی که با گاز و نفت
و سوخت حرکت کند. مقابل کشتی بادبانی.
|| آنکه عود بخور می کند. (ناظم الاطباء).

[ بُ ] (اِ) بخار. علم و فضل.
(آنندراج). رجوع به بخار شود.

( ~.) (ص نسب .) (اِمر.) دستگاهی که در زمستان برای گرم کردن هوای فضاهای بسته مثل
اتاق ، کلاس ، مغاز، و... به کار برند و در آن با سوزاندن نفت ، هیزم و غیره حرارت
ایجاد شود.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça بخاری kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki بخاری kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. بخاری diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful