بالش

Farsça بالش nedir, Farsça - Farsça sözlük بالش ne demek?

[ لِ ] (اِخ) صورتی دیگر از کلمهٔ
بلیش . شهری در اسپانیا بر لب دریا و از آنجا
تا جزیرةالغیران یک میل فاصله است. (از
الحلل السندسیة ج ۱ ص ۱۱۲).

[ لِ ] (اِمص) اسم مصدر از بالیدن.
(حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). اسم از بالیدگی.
نمو. بالیدگی. افزایش. ترعرع. رشد. گوالیدن.
بالیدن. (ناظم الاطباء). نمو کردن. (برهان
قاطع) (آنندراج). نمو و افزایش نباتات و
درختان. (فرهنگ شعوری ج ۱ ص ۱۲۹).
نما. افزونی. ...

[ لِ ] (اِ) شمش. زری باشد به مقداری
معین. (برهان قاطع). پانصد مثقال طلا و نقره.
(یادداشت مؤلف). آن مقدار از زر که معادل
هشت مثقال و دو دانگ باشد. (ناظم
الاطباء): پانصد مثقال است زر یا نقره، ...

[ لِ ] (اِ) بالشت. تکیه که زیر سر نهند.
و در جواهرالحروف نوشته مأخوذ از بال که
بمعنی پرهای بازوی مرغان است، چه در
اصل وضع از پر مرغان می آکندند. (از
آنندراج). یا آنکه مأخوذ از بالیدن بمعنی
افزودن است، ...

(لِ) (اِمص .) نمو، بالیدن .

( ~.) [ تر - مغ . ] (اِ.) واحد مقیاس برای زر و سیم .

( ~.) ( اِ.) = بالشت : وسیله ای به شکل کیسه چهارگوش که آن را با مادة نرمی مثل
پر، پنبه ، پشم شیشه یا اسفنج پر کرده و در هنگام خواب یا استراحت سر را روی آن می
گذارند، متکا، مسند.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça بالش kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki بالش kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. بالش diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful