باره

Farsça باره nedir, Farsça - Farsça sözlük باره ne demek?

[ رَ ] (اِخ) اقلیمی است از اعمال
جزیرةالخضراء در اندلس که در آن کوههای
بلند است و در میان مردم آن فتنه ها و
آشوبهایی در قدیم و جدید روی داده است و
محصولش بیشتر میوه بود نه کشت و ...

[ رَ ] (معرب، اِ) معرب پاره بمعنی
قطعه یا تکه و آن قطعه ای از مسکوکات است
مساوی پنج هشتم قرش. (اقرب الموارد).

[ رَ / رِ ] (اِ) طرز و روش و قاعده و
قانون باشد. (برهان). قاعده. (دِمزن) (غیاث).
طرز و روش. (انجمن آرا) (جهانگیری).
بمعنی روش آمده. (فرهنگ شاهنامهٔ شفق).
طرز و اسلوب و روش. (شعوری ج ۱ ورق
۱۹۱). منوال و طرز ...

[ رَ / رِ ] (اِ) اسب را گویند که بعربی
فرس خوانند. (برهان). اسب که بارگی نیز
گویند. (شرفنامهٔ منیری) (ناظم الاطباء)
(معیار جمالی). اسب. (لغت فرس اسدی چ
عباس اقبال ص ۴۳۵) (انجمن آرا) (صحاح
الفرس) (جهانگیری) (رشیدی) (فرهنگ ...

[ رَ / رِ ] (پسوند) بصورت پسوند در
ترکیب با کلمات به معنی دوست دارنده و
حریص آید. غلام باره؛ یعنی پسردوست.
بمعنی دوست هم آمده . (برهان) (دِمزن)
(غیاث). بمعنی دوست که در بار مذکور شد.
(انجمن آرا). کلمهٔ نسبت نیز هست که ...

[ رَ / رِ ] (اِ) کرّت و مرتبت و نوبت.
(برهان) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (شرفنامهٔ
منیری) (غیاث) (آنندراج) (جهانگیری).
نوبت و مرتبه. (رشیدی). دفعه. (دِمزن). بمعنی
دفعه آمده مانند دوباره، یکباره. (فرهنگ
شاهنامهٔ شفق). کثرت و نوبت و مرتبه. (ناظم ...

[ رَ / رِ ] (اِ) دیوار و حصار قلعه و شهر
را گویند. (برهان) (انجمن آرا). بارو باشد.
(معیار جمالی). دیوار حصار که آنرا بارو نیز
گویند بتازیش رَبَض خوانند. (شرفنامهٔ
منیری). حصار و دیوار قلعه. (غیاث) (دِمزن).
دیوار قلعه و شهر و ...

(رِ) ( اِ.) 1 - دیوار قلعه ، حصار. 2 - بارگی ، اسب .

( ~.) ( اِ.) 1 - دفعه ، مرتبه . 2 - تحفه ، ارمغان .


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça باره kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki باره kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. باره diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful