اف

Farsça اف nedir, Farsça - Farsça sözlük اف ne demek?

[ اُفْ فِنْ ] (ع اِ فعل) کلمه ای است که در
وقت تنگدلی و زجر گویند و این لفظ بکسی
گویند که از او تنگدل و سرگردان شده باشند و
او را عیب کنند. (آنندراج). کلمهٔ کراهت است
و در آن ...

[ اِفْ فُ ] (ع اِ) هنگام. وقت. (ناظم
الاطباء) (منتهی الارب). حین. هنگام. (از
اقرب الموارد). اِفّان. تَئِفَّه. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). گویند: کان ذلک علی افه و
افّانه؛ یعنی وقت و هنگامش بود. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء).

[ اَف ف ] (ع مص) اف کردن. (ناظم
الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب).
از اندوه و تنگدلی و درد، اف گفتن. (از اقرب
الموارد). تَأفیف. تأفف. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد).

[ اَ ] (پیشاوند) بر. روی. بالا. چنانکه در
افسر، افسار، افروختن و نظایر آن. (یادداشت
مؤلف).

[ اُ ] (روسی، پسوند) اداتی است در
زبان روسی برای نسبت به پدر یا یکی از
اجداد، چنانکه در رمانف، تقی اف،
توپچی باشی اف. (یادداشت بخط مؤلف).
زاده. پور. منسوب: تقی اف؛ یعنی تقی زاده.

[ اُ ] (از ع، صوت، اِ) کلمه ایست که در
کراهت و انزجار خاطر و تنبیه طرف مقابل
استعمال میکنند. (ناظم الاطباء). کلمه ایست
که بهنگام اظهار افسردگی، نفرت و کراهت
استعمال کنند. (فرهنگ فارسی معین). آه. آخ.
واه. (یادداشت بخط ...

( اُ ) [ ع . ] (صت .)کلمه ای است که به هنگام اظهار افسرد گ ی ،نفرت و کراهت
استعمال کنند.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça اف kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki اف kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. اف diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful