آلو

(اِ) قسمی میوه که مترجمین قدیم آن را
به اجاص و اجاس ترجمه می کنند، لکن آلو
دارای اجناسی است و اجاس عرب ظاهراً
قسمی از آن است. و اقسام آن آلوزرد،
آلوسیاه، آلوقیصی، آلوبخارا، آلوی کوهی،
آلوی سفید است. رجوع به کلمات مزبوره ...

(ن مف مرخم / نف مرخم) مخفف آلود،
در کلمات مرکبه چون گِل آلو، خواب آلو،
پشمالو، خشم آلو و نظایر آن، معنی آلوده
دهد:
جمله اهل بیت خشم آلو شدند
که همه در شیر بز طامع بدند.مولوی.
پر سبک دارد ره بالا کند
چون ...

[ په . ] ( اِ.) درختی از تیرة گل سرخیان از دستة بادامی ها و دارای انواع متعدد از
قبیل : آلو زرد، آلو سیاه ، آلو قیصی و غیره .

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça آلو kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki آلو kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. آلو diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.