مشرق

Farsça مشرق nedir, Farsça - Farsça sözlük مشرق ne demek?

[ مَ رِ ] (ع اِ) جای برآمدن آفتاب.
نقيض مغرب. (آنندراج). برآمدنگاه آفتاب،
نقيض مغرب. جای برآمدن خورشيد. ج،
مشارق. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء).
جای برآمدن ستاره. (ترجمان القرآن).
خراسان. (مفاتيح). برآمدنگاه آفتاب، ضد
مغرب. ج، مشارق. باختر و آن طرف از چهار
طرف افق ...

[ مُ رِ ] (ع ص) روشن. تابان. (از ناظم‌
الاطباء). نير. تابان. درخشان. درفشان.
درخشنده. رخشنده. درفشنده. (يادداشت به‌
خط مرحوم دهخدا): و هرگاه صفرا
آميخته بود با خون، بول سرخ و درفشان بود و
به تازی مشرق گويند. (ذخيرهٔ خوارزمشاهی،
يادداشت به خط ...

[ مُ شَ‌رْ رَ ] (ع اِ) نمازگاه. (آنندراج)
(صراح اللغه). نمازگاه. منه: اين منزل المشرق؛
ای مکان الصلاه. (منتهی الارب) (ناظم‌
الاطباء). || (ص) جامهٔ سرخ‌رنگ. (منتهی‌
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || قلعهٔ
آهک‌اندود. (منتهی الارب) (آنندراج). قلعهٔ
گچ‌اندود. || گوشت ...

[ مُ شَ‌رْ رِ ] (ع ص) قديدکنندهٔ
گوشت. (آنندراج). کسی که گوشت در آفتاب‌
خشک ميکند. (ناظم الاطباء). و رجوع به‌
مدخل قبل شود. || روی بشرق کننده.
(آنندراج). آن که به‌جانب مشرق ميرود و
روی سوی مشرق ميکند. المثل: شتان بين‌
مشرق ...

(مَ رِ) [ ع . ] (اِ.) خاور، جای طلوع خورشید.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça مشرق kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki مشرق kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. مشرق diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful