مشت

Farsça مشت nedir, Farsça - Farsça sözlük مشت ne demek?

[ مَ ] (ص) انبوه و بسيار و پر و لبريز.
(برهان)۴ (ناظم الاطباء). پر و انبوه. (انجمن‌
آرا) (آنندراج) (فرهنگ رشيدی)
(جهانگيری). || سطبر و گنده و غليظ.
(برهان) (ناظم الاطباء). سطبر و غليظ.
(انجمن‌آرا) (جهانگيری). غليظ. (فرهنگ‌
رشيدی):
ازرقی ديوچهر بژمژه رنگ‌
{P(1)

[ مِ ] (اِ) جوی آب. (انجمن‌آرا)
(آنندراج) (فرهنگ رشيدی):
باز جهان گشت چو خرم بهشت‌
خويد دميد از دو بناگوش مشت.
منوچهری (از حاشيهٔ برهان چ معين).

[ مُ ] (اِ) معروف است که گره کردن‌
پنجهٔ دست باشد. (برهان). آن جزء از دست‌
که مابين ساعد و انگشتان واقع شده باشد.
(ناظم الاطباء). گره کردن پنجه، مأخوذ از
مشتن به‌معنی ماليدن و سرشتن. (آنندراج).
غرفه. حثی. قبضه. چنگ. راحه دست که‌
مجموع ...

[ مُ شِ‌ت‌ت ] (ع ص) پراکنده‌کننده.
(آنندراج). پراکنده‌کننده و جداکننده. (از ناظم‌
الاطباء)

(مُ) [ په . ] (اِ.) پنجة دست که آن را جمع و گره کرده باشند. ؛ ~ نمونة خروار
کنایه از: معلوم شدن کیفیت (مرغوبیت یا نامرغوبی ) یک چیز(کل ) از طریق مشاهدة
مقداری (جزیی ) از آن به عنوان نمونه .

(مَ) (ص .) انبوه ، بسیار، فراوان .

(مِ) (اِ.) جوی آب .


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça مشت kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki مشت kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. مشت diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful