کنشت

[ کُ / کِ نِ ] (اِ) به معنی آتشکده
است و معبد یهودان. (برهان) (از ناظم
الاطباء). آتشکدهٔ پارسیان و محل عبادت
آنان بوده چنانکه مسجد و مکه در میان
مسلمانان قبله و معبد است. (انجمن آرا)
(آنندراج). آتشکده ...

[ کُ نِ ] (اِمص) کردار. چنانکه
گویند: «بدکنشت»؛ یعنی بدکردار. (از برهان)
(ناظم الاطباء). بدین معنی به ضم اول معادل
«کُنِش». (از حاشیهٔ برهان چ معین):
به گفتار گرسیوز بدکنشت
نبودی درختی ز کینه به کشت.
فردوسی.

و رجوع به ...

[ کِ نِ ] (اِخ) دهی از دهستان
پایروند است که در بخش مرکزی شهرستان
کرمانشاه واقع است و ۱۷۰ تن سکنه دارد. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).

( کِ یا کُ نِ) [ په . ] (اِ.) 1 - معبد یهودیان (خصوصاً). 2 - عبادتگاه ، کافران
(عموماً).

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça کنشت kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki کنشت kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. کنشت diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.