کال

(ص) خام. نارسیده. (برهان) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). مقابل پخته و رسیده.
|| برنج ناپخته. (آنندراج). || ژولیده و
درهم. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن
را کالیده نیز گویند. (آنندراج). || خم،
خمیده و کج. ...

[ کال ل ] (ع ص) آنکه به رنج و زحمت
افتد. (المنجد).

(اِخ) دهی است از دهستان اشکنان
بخش گاوبندی شهرستان لار واقع در ۱۸
هزارگزی خاور گاوبندی و ۶هزارگزی راه
فرعی لار به اشکنان دامنه ای، گرمسیر
مالاریایی است و ۶۱۵ تن سکنه دارد. آب آن
از چاه و باران تأمین میشود ...

(اِخ) دهی است از دهستان ویسه بخش
مریوان شهرستان سنندج در ۱۱ هزارگزی
دژشاهپور کنار راه اتومبیل رو مریوان به
رزآب واقع است. دامنه ای، دشت، سردسیر و
مالاریائی است. ۲۰۰ تن سکنه دارد و آب آن
از چشمه و ...

1 - (ص .) میوة نارسیده ، خام . 2 - (اِ.) گودال بزرگ ، زمین شکافته . 3 - (ص .) کج
، خمیده . 4 - (اِ.) جا، مقام ، جایگاه . 5 - (ص .) ژولیده ، درهم .

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça کال kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki کال kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. کال diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.