کارخانه

[ نَ / نِ ] (اِ مرکب) دکان و حانوت
و پیشه گاه و جائی که در آن پیشه و صنعتی را
به انجام میرسانند. (ناظم الاطباء). آنجا که
عدهٔ بسیاری کارگر به یک نوع کار اشتغال
ورزند با ...

[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی جزء دهستان
سربند شهرستان اراک، واقع در ۲۸۰۰۰ گزی
جنوب باختری آستانه، کوهستانی، سردسیر،
سکنهٔ آن ۲۰۲ تن. آب از قنات و چشمه.
محصول آنجا غلات، بنشن، پنبه. شغل اهالی
زراعت و گله داری ...

[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی از دهستان
قلقل رود شهرستان تویسرکان، واقع در
۳۲هزارگزی جنوب باختری تویسرکان و
۱۱هزارگزی کنار رودخانهٔ تویسرکان،
جنوب راه شوسهٔ تویسرکان بکرمانشاه جلگهٔ
سردسیر مالاریائی است. سکنهٔ آن ۵۹۳ تن
میباشد. آب از رودخانهٔ قلقل رود ...

[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است از
دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان
کرمانشاه، واقع در ۳هزارگزی خاور کنگاور
و ۲هزارگزی شوسهٔ کنگاور همدان. دشت
سرد معتدل است. سکنهٔ آن ۴۷۷ تن میباشد و
آبش از قنات است. محصول آن غلات،
حبوبات، ...

[ نَ / نِ ] (اِخ) نام ایستگاه شمارهٔ
ده راه آهن شمال است که پیشتر «کارخانهٔ
قند» گفته میشد.

(نِ) (اِمر.) جایی که عدة بسیاری کارگر به صنعت یا پیشه ای مشغول هستند.

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça کارخانه kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki کارخانه kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. کارخانه diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.