سرداب

[ سَ ] (اِ مرکب) خانه ای را
گویند که در زیر زمین سازند. (برهان). خانه
که در زیر زمین سازند تا در گرما به آن پناه
برند و آب در آنجا نگاه دارند تا سرد ماند.
(غیاث). خانه ای ...

[ سَ ] (اِخ) از بلوک قونقری نیم
فرسخ جنوبی خورجان است. (از فارسنامهٔ
ناصری).

[ سَ ] (اِخ) دهی در نه فرسخ
شمال شکفت است. (از فارسنامهٔ ناصری).

[ سَ ] (اِخ) از رستاق دره و
طسوج ارونجرد. (تاریخ قم ص ۱۱۶).

[ سَ ] (اِخ) دهی جزء دهستان
دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر.
دارای ۱۱۰ تن سکنه است. آب آن از
چشمه. محصول آن غلات و میوه و
محصولات جنگل است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۴).

[ سَ ] (اِخ) دهی از دهستان
یوسف آباد پائین ولایت باخرز بخش
طیبات شهرستان مشهد. دارای ۲۳۲ تن
سکنه است. آب آن از قنات. محصول آن
غلات، پنبه و زیره است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۹).

[ سَ ] (اِخ) دهی از دهستان
قوشخانهٔ بخش باجگیران شهرستان قوچان.
دارای ۲۴۶ تن سکنه است. آب آن از قنات.
محصول آن غلات. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۹).

[ سَ ] (اِخ) موضعی است به بلاد
ازد. (منتهی الارب) (معجم البلدان).

(سَ) (اِمر.) اطاقی در زیر زمین خانه برای استفاده از خنکی آن در تابستان برای
نگهداری غذا و چیزهای فاسد شدنی .

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça سرداب kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki سرداب kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. سرداب diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.