سابور

(اِخ) معرب شاپور (شاه پوهر) است.
رجوع به شاپور شود. جوالیقی در المعرب
آرد: سابور فارسی است و در زبان عرب از
قدیم آمده است. عدیّ بن زید گوید:
این کسری کسری الملوک ابوسا
این ام این قبله سابور.
و در فارسی شاه پور ...

(اِخ) شهری است از در بلاد فارس در
نزدیکی کازرون. (سمعانی). در اقلیم سوم
واقع، و طول آن ۷۸ و ربع درجه، و عرض آن
۳۱ درجه است و تا شیراز ۲۵ فرسخ فاصله
دارد. (یاقوت). مطابق تحقیقات گیرشمن
بیشاپور ...

(اِخ) موضعی است در بحرین و بسال
۱۲ هـ . ق. در روزگار خلافت ابوبکر بدست
علاءبن حضر می گشوده شد. بلاذری فتح
سابور را در عهد خلافت عمر می نویسد.
(معجم البلدان).

(اِخ) (خندق...) این خندق به امر
شاپور دوم (۳۱۰ -۳۷۹ م.) که اعراب وی را
ذوالاکتاف لقب داده اند حفر شده بود. در زمان
فتوحات اولیهٔ مسلمین خندق سابور موجود
بود. این خندق از هیت شروع میشود و تا ...

(اِخ) ابن اردشیر. دومین پادشاه
ساسانی (۲۴۱ -۲۷۱ م.) است. رجوع به
سابور الجنود و شاپور اول و ساسانیان شود.

(اِخ) ابن اشک یا ابن اشکان یا ابن
اشغان یا ابن افقور بروایت مورخان اسلامی،
دومین پادشاه سلسلهٔ اشکانی بوده است.
رجوع به ایران باستان ج ۳ صص ۲۵۴۶ -
۲۵۷۰ شود... و پس از وی اشک بن اشکان ...

(اِخ) ابن بابک برادر بزرگ اردشیر
بابکان است که در سالهای ۲۱۱ و۲۱۲ م. در
پارس امارت داشت. رجوع به ساسانیان
شود.

(اِخ) ابن بهرام (شاهپور پسر وهرام)
در زمان قباد اول (۴۸۷ -۴۹۸ م.) سپاهبد
سواد بین النهرین بوده است. (نهایه ص ۲۲۶
بنقل کریستنسن چ ۲ ص ۱۵۱). رجوع به
شاپور شود.

(اِخ) ابن سابور. دوازدهمین پادشاه
سلسلهٔ ساسانی است که از ۳۸۲ تا ۳۸۸ م.
سلطنت میکرد. رجوع به شاپور سوم و
ساسانیان شود.

(اِخ) ابن سهل. از پزشکان معروف
عیسوی کیش ایران است که در قرن سوم
هجری میزیست. پدرش سهل کوسج نیز
طبیب بود و بعلت اینکه از مردم اهواز و
خوزستان است به خوزی معروف شده است.
سابور مقدّم اطبای بیمارستان جندیسابور و
مورد ...

(اِخ) ابن هرمزبن نرسی (شاپور دوم)
دهمین پادشاه سلسلهٔ ساسانی است که از
سال ۳۱۰ تا ۳۷۹ سلطنت میکرد. میان
ایرانیان ملقب به شاپور هوبه سنبا بود و
مورخان عرب او را به القاب سابور الاعظم،
سابور الاکبر، سابور ذوالاکتاف، سابور الثانی
یاد ...

(اِخ) ابن یزدچردبن ساپور پسر
یزدگرد اول (بزه کار) بود و حکومت ارمنستان
را داشت بسال ۴۲۰ م. بعد از مرگ پدر
خواست بر تخت نشیند ولی بزرگان ایران او
را کشتند و سلطنت به بهرام گور رسید. رجوع
به ساسانیان شود.

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça سابور kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki سابور kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. سابور diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.