رین

(اِ) چرکی باشد که از جراحت رود و... و
اصح ریم است. (از انجمن آرا). ریم. زنگ.
چرک. (ناظم الاطباء). رجوع به ریم شود.

[ رَ ] (ع اِ) گناه و عیب و ریمناکی. و در
اصل چیزی است که بر دل چیره می شود و
قساوت دل را فرا می گیرد و همه گناه بعد از
گناه مرتکب می شود. (از اقرب الموارد).
حجابی است ...

(ع اِ) ریم و زنگ. ریم. (منتهی الارب)
(از آنندراج). زنگ که در شمشیر و آینه
می افتد. (از المعرب جوالیقی ذیل ص ۱۵۹).

[ رَ ] (ع مص) چیره شدن هوا و هوس بر
دل. (از اقرب الموارد). غالب و چیره شدن
گناه بر دل کسی. قوله تعالی : {/Bکَلاََّ بَلْ
رََانَ عَلی ََ قُلُوبِهِمْ . ۱-۵۸۳:۱۴/}(قرآن ۸۳/۱۴).

(اِخ) شهرکی است [ از سودان ] به حد
مغرب نزدیک و این مردمانی بسیارزرند.
(حدود العالم).

(اِخ) شهری است از حبشه که اندر وی
سپاهسالار باشد با لشکر. (حدود العالم).

(رَ یا رِ) [ ع . ] 1 - (اِ.) چرک ، ریم . 2 - زنگ . 3 - حجابی است بر دل که کشف آن
جز به ایمان نبود و آن حجاب کفر و ضلالت است . 3 - (مص ل .) غالب شدن گناه بر دل .

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça رین kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki رین kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. رین diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.