ذر

Farsça ذر nedir, Farsça - Farsça sözlük ذر ne demek?

[ ذَرر ] (اِخ) الهمدانی. در عقدالفرید ذیل:
«الوقوف علی القبور و ما بین الموتی» آرد:
ابوذر الهمدانی بر قبر پسر خود ذرّ بایستاد و
گفت: یا ذَرّ، شغلنی الحزن لک عن الحزن
علیک، فلیت شعری ما قلت و ما قیل لک! ...

[ ذَرر ] (اِخ) ابن عبداللََّه، مکنی به ابی عمر.
محدث است. و رجوع به عیون الأخبار ابن
قتیبهٔ دینوری ص ۲۶۹ شود.

[ ذَرر ] (اِخ) ابن حبیش الشکری
العطاردی. وی از تابعین و محدث و مقری
است. و قرائت عبداللََّه بن مسعود از خود او و
عبداللََّه از علی علیه السلام روایت کند و عاصم
و ابوبکربن عیاش از ذر روایت ...

[ ذَرر ] (ع اِ) جِ ذرّة. موران خرد. مورچه و
صد مورچه را گویند به وزن یک دانه جو
است. و قیل لیس لها وزنٌ و یحکی انّ رجلاً
وضع خبزاً حتی علاه الذرّ و ستره ثم وزنه
فلم یجد ...

[ ذَرر ] (ع مص) پراکندن. دانه افشاندن
بزمین. || ترنجیده شدن. || ذرّ بقل؛
روئیدن تره. || ذرّ شمس؛ برآمدن خور.
|| ذرّ ارض نبت را؛ برآوردن ...

[ ذَرر ] (اِخ) نامی از نامهای مردان عرب.

[ ذَ ] (ع فعل امر) مفرد فعل امر از وذر.
مان. بمان. دَع . بگذار. بهل : {/Bذَرْنِی وَ
مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً. ۱-۵۷۴:۱۱/}(قرآن ۷۴/۱۱).
{/Bقُلِ اَللََّهُ، ثُمَّ ذَرْهُمْ.۴۳-۴۶۶:۹۱/}(قرآن
۶/۹۱).

(ذَ رّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مورچه . 2 - غبار پراکنده در هوا.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça ذر kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki ذر kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. ذر diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful