دو

Farsça دو nedir, Farsça - Farsça sözlük دو ne demek?

[ دَ وِنْ ] (ع ص) دَوی. بیمار: رجل دوٍ؛ مرد
بیمار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)

[ دَوو ] (اِخ) زمینی میان بصره و مکه به
چهارروزه راه هموار و بی نشان که جز به
هدایت ستارگان از آن بیرون نتوان شدن.
(یادداشت مؤلف). زمین همواری است بین
مکه و بصره در یک جاده به امتداد ...

[ دَوو ] (ع اِ) بیابان. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (غیاث) (آنندراج). بیابان و
دشت. || میدان وسیع. (از ناظم الاطباء).

(اِ) دوغ (در دیلمان و رشت). (یادداشت
مؤلف). مخفف دوغ. (لغت شوشتر).

[ دُ ] (فرانسوی، اِ) (اصطلاح موسیقی)
اولین حرف از نوتهای هفتگانهٔ موسیقی. (از
فرهنگ فارسی معین). نُتِ پیش از «رِ».

[ دَ / دُو / دُ ] (اِ) مخفف داو، نوبت بازی
قمار و غیره.
- از زیر دو دررفتن؛ از کاری مشکل تن
زدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به داو شود.
- دو ...

[ دَ / دُو ] (اِمص) رفتن به شتاب. گام
برداشتن بشتاب. اسم مصدر از دویدن. تک.
عَدْو. جمز. مقابل قدم و یورتمه و غیره.
تاخت. راه رفتن بسرعت. دویدن. (یادداشت
مؤلف). عَدْو. رفتار با سرعت.
- ...

[ دُ ] (عدد، ص، اِ) عدد معروف که ترجمهٔ
اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید.
(آنندراج). شمار پس از یک و پیش از سه.
یک با یک. اثنان. اثنتان. اثنین. اثنتین. ثنتان.
ثنتین. ضعف یک. نمایندهٔ آن در ارقام
هندسیه ...

(دُ)(اِ.)نوبت ، نوبت بازی در قمار و مانند آن .

( ~.) (اِمص .) راه رفتن به سرعت ، دویدن .

زانو شدن (دُ. شُ دَ) (مص ل .) کنایه از: مؤدبانه نشستن در برابر کسی که مقام
بالاتری دارد. مقابلِ مربع نشستن .

رنگ (دُ رَ) (ص مر.) 1 - هر چیزی که دارای دو رنگ باشد، ابلق . 2 - منافق ، مزور.

چند (دُ. چَ) (ق مر.) مضاعف ، دو برابر.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça دو kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki دو kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. دو diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful