خفت

[ خِ فْ فَ ] (ع اِ) قوه ای است مائل
بمحیط. مقابل ثقل. (یادداشت بخط مؤلف).
در کشاف اصطلاحات فنون آمده: بکسر خاء
ثقل و هر دو لفظ از کیفیات ملموسه است و
بیان آن در ضمن معنی ثقل در ...

[ خِ فْ فَ ] (ع مص) خفیف کردن
کسی. (لغت محلی شوشتر نسخهٔ خطی):
خفت ها و تشدیدها رفت. (تاریخ بیهقی).

|| سبک شدن. (یادداشت بخط مؤلف).

[ خِ فْ فَ ] (ع اِمص) سبکی. خفیفی.
(ناظم الاطباء). مقابل ثقل. (یادداشت بخط
مؤلف): با قلت اجزاء و خفت حجم
مشتمل است بر شرح مواقف و مقامات
سلطان محمود سبکتکین و برخی از احوال
آل سامان. (ترجمهٔ تاریخ یمینی). ...

[ خَ ] (ع اِ) سداب. (ناظم الاطباء).
|| (مص) کمین کردن. (لغت محلی شوشتر
نسخهٔ خطی). || (مص) بلند نکردن صدا.
منه: خفت الرجل صوته و بصوته خفتاً؛ بلند
نکرد آن مرد آواز ...

[ خُ ] (مص مرخم، اِ مص مرخم) عمل
خفتن. (یادداشت بخط مؤلف) (ناظم
الاطباء):
ز دیوان اگر نام او کرده پاک
خورش خار و خفتش ابر تیره خاک.
فردوسی.

- خفت و خیز؛ عمل خوابیدن و ...

[ خِ ] (اِ) نوعی گره است و آن حلقه
کردن یک سر ریسمان و غیره و برون کردن
سر دیگر از آن و کشیدن آن تا بحد گره باشد،
چنانکه با کمند برای گرفتن مرد یا اسپ کنند.
(یادداشت بخط ...

(خِ فَّ) [ ع . خفة ] (اِمص .) 1 - سبکی . 2 - خواری ، ذلت .

(خُ) (مص مر) 1 - خفتن . خفت و خیز: همخوابی با کسی ، جماع . 2 - آهستگی ، مدارا. 3
- اضطراب ، بی قراری .

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça خفت kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki خفت kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. خفت diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.