خاکی

Farsça خاکی nedir, Farsça - Farsça sözlük خاکی ne demek?

(اِخ) میرزا علی قلیخان لگزی از
شعرای متأخر ایران و از رجال شاه طهماسب
صفوی بوده است. این بیت او راست:
غم که پیر عقل تدبیرش بمردن می کند
می فروشش چاره در یک آب خوردن می کند.
(از قاموس الاعلام ترکی ج ...

(اِخ) میرزابیک که با ملا صوفی
بتألیف «بت خانه» تذکرهٔ بزرگ در دو جلد
بسال ۱۰۱۰ هـ . ق. پرداخت و عبداللطیف بن
عبداللََّه العباسی در ۱۰۲۱ بر آن ضمیمه ای
نوشته است. (از کتاب احوال و اشعار رودکی
تألیف ...

(اِخ) مصطفی. از شعرای قرن نهم
هجری عثمانی است و این بیت از اوست:
قاشلرک اوستنده دیر خالک کوران ای مه جبین
بال آچوب پرواز ایدرصان سدره دن روح الامین.
(از قاموس الاعلام ترکی ج ۳ ص ۲۰۱۳).

(اِخ) محمد افندی. از شعرای متأخر
عثمانی است اصل وی از قصبهٔ کلیس ولایت
حلب است. وی از آنجا به قسطنطنیه آمد و در
صف خواجگان قرار گرفت و شغل دفترداری
و کتابت یافت مرگش بسال ۱۱۷۲ هـ . ق.
است. در ...

(اِخ) محمد. از شعرای قرن نهم
هجری عثمانی است که صاحب تذکره ای نیز
میباشد وی برادر کوچک عاشق چلبی است
و او راست این بیت:
کوز قیزار دوب کیرمشم بر چشمی آهو عشقنه
چشم خونبارم کوروب صانماک بنی صاحب رمد.
(از ...

(اِخ) دهی است از دهستان تنگ
گزی بخش اردل شهرستان شهر کرد واقع در
۷۰ هزارگزی شمال باختر اردل و ۱۸
هزارگزی راه کوهرنگ. ناحیه ای است
کوهستانی با آب و هوای معتدل و ۲۲۷ تن
سکنه که زبانشان فارسی و ...

(اِخ) نام جماعتی و قبیله ای است.
(برهان قاطع) (آنندراج).

(اِخ) نام محلی است کنار راه تبریز و
سراب میان کرد کندی و دوز دوزان در
۷۶۸۰۰ گزی تبریز. دهی است جزء دهستان
ابرغان. بخش مرکزی شهرستان سراب واقع
در ۴۵ هزارگزی باختر سراب و ۲ هزارگزی
شوسه سراب به تبریز. ...

(اِخ) نام یکی از دراویش است که
طبع شعر هم داشته. صاحب مجالس النفائس
چنین آرد: مولانا خاکی از کوسو بوده و بسی
درویش و دردمند می نموده و طبع نظم نیز
داشته و این مطلع از اوست:
نیازمند توئیم ای ...

(اِخ) شاعری است از اهل قسطمونیه
و از شعرای قرن نهم هجری عثمانی است.
وی در زمان اسماعیل بیک آل اسفندیار
میزیسته و این بیت او راست:
ای مراد مومن و ترسا معین مرد و زن
قدرتکدر طاشی ...

(اِخ) از شعرای قرن نهم هجری
عثمانی است که در زمان بایزیدخان وفات
یافت و از مردم اسکوب بود. این بیت از
اوست:
ملامت چکمزم هر گزی که هجران بر کمال ایلر
که هر نسنه کمال اولسه فلک آنی زوال ایلر.
(از قاموس ...

(اِخ) نام مرد هندی است که در
ربیع الاول سال ۸۸۶ هـ . ق. قدم بمصر گذاشت
و ادعاء کرد که سنش ۲۵۰ سال است.
سیوطی در تاریخ الخلفاء گوید: چون او را
دیدم عقل تجویز بیش از ۷۰ سال را بر ...

(ص نسبی، اِ) منسوب به خاک.
(برهان قاطع) (آنندراج). خلاف آبی، چون
حیوان خاکی. ج، خاکیان :
آب و خاک اجزای خاکی را همی کلی کند
باز گه مر کل خاکی را همی اجزا کند.
ناصرخسرو.
جانت را اندر تن خاکی بدانش زرکنی
چون ...

(ص نسب .) 1 - منسوب به خاک ، زمینی . مق آبی . 2 - ساکن کرة زمین ، آدمی . ج .
خاکیان . 3 - (کن .) درویش .


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça خاکی kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki خاکی kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. خاکی diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful