حصاری

Farsça حصاری nedir, Farsça - Farsça sözlük حصاری ne demek?

[ حِ ] (اِخ) یوسف بن شیخ بابا
خلیل حصاری. رجوع به یوسف... شود.

[ حِ ] (اِ) لحنی از الحان
موسیقی :
در آن پرده که خوانندش حصاری
چنین بکری برآورد از عماری.نظامی.

رجوع به حصار و حصارک بدل شود.

[ حِ ] (ص نسبی) محصور.
محاصره شده. بحصارپناهیده. متحصن.
حصارگرفته :
حصاری شدند آن سپه در یمن
خروش آمد از کودک و مرد و زن.فردوسی.
که خاقان چین زینهاری شده ست
ز بهرام جنگی حصاری شده ست.فردوسی.
گریزان بشد فیلفوس و ...

[ حِ ] (ص نسبی) منسوب به شهر
حصار ترکستان: غلامان حصاری. ریدکان
حصاری. ترکان حصاری :
بزم تو از روی ترکان حصاری چون بهشت
جام تو از بادهٔ روشن چنان چون سلسبیل.
فرخی.
گفتم چو بگرد سمنت سنبل کاری
دعوی ...

(حِ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - زندانی ، محصور. 2 - منسوب به شهر حصار در
ماورالنهر که زیبارویانش معروف بودند.


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça حصاری kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki حصاری kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. حصاری diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful