جلو

Farsça جلو nedir, Farsça - Farsça sözlük جلو ne demek?

[ جِ لُ ] (اِخ) دهی از دهستان طیبی
سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان
واقع در ۳هزارگزی جنوب قلعه رئیس مرکز
دهستان. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و
هوای آن سردسیری مالاریائی است. سکنهٔ
آن ۱۰۰ تن. آب آن از چشمه و محصول ...

[ جِ لُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
ماهی دشت پائین بخش مرکزی شهرستان
کرمانشاه، واقع در ۱۲هزارگزی جنوب
کرمانشاه و پنج هزارگزی دربند زرد. موقع
جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن
سردسیری است.۱۲۰تن سکنه دارد. آب آن ...

[ جِ لَ ] (ترکی، ق) پیش. قبل. قدام.
(ناظم الاطباء). || روبروی. مقابل.
|| پیشگاه. (ناظم الاطباء). (ناظم
الاطباء). رجوع به جَلَو شود.
- از جلو کسی درآمدن؛ خدمت و احسان
بکسی کردن. ...

[ جَ لْ وْ ] (ع مص) بیرون کردن. (منتهی
الارب).

[ جَ لَ ] (ترکی، اِ) عنان اسب.
|| کنایه از اسب کوتل و جنیبت هم
هست. (برهان). || اکنون بمعنی پیش و
مقابل استعمال شود. مأخوذ از ترکی جیلاو
بمعنی لگام اسب. پیش. برابر. (حاشیهٔ برهان ...

[ جَ ] صلی الله علیه و آله و سلم مردم شوخ و شنگ را گویند.
(برهان). مردم شوخ و شنگ و چالاک و
بدخو. (ناظم الاطباء). || (اِ) مطلق سیخ
کباب چه اگر از چوب ...

(جُ یا جِ لُ) [ تر. جیلاو ] 1 - (ق .) پیش ، مقابل . 2 - (اِ.) لگام مرکوب ، عنان
، افسار. 3 - پیش از دیگران یا دیگر چیزها.

(جَ) (ص .) شوخ و شنگ .

( ~.) (اِ.) سیخ کباب (چوبی یا آهنی ).


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça جلو kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki جلو kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. جلو diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful