تک

Farsça تک nedir, Farsça - Farsça sözlük تک ne demek?

[ تَ ک ک ] (ع مص) بریدن. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). || پا سپر کردن
کسی را تا سرش بشکند. || اثر کردن
نبیذ در کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از ...

[ تِ ] (اِ) تکهٔ طعام باشد که بعربی لقمه
خوانند. (برهان). تکهٔ طعام باشد و آنرا کراس
نیز خوانند و بتازی لقمه خوانند. (فرهنگ
جهانگیری) (از انجمن آرا) (آنندراج) (از
فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء).
|| بمعنی پیش ...

[ تُ ] (اِ) منقار جانوران. (برهان) (فرهنگ جهانگیری). منقار پرندگان. (ناظم
الاطباء). منقار مرغان و جانوران. (انجمن
آرا) (آنندراج). طبری، تک
. گیلکی، توک
.
سمنانی، تیک
. (حاشیهٔ برهان چ معین).
-تک کسی را چیدن؛ در ...

[ تَ ] صلی الله علیه و آله و سلم بمعنی اندک و قلیل و کم
باشد. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از
فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). پهلوی، تک: در تک
زمان
؛ زمانی ...

( ~.) [ قس . تق ] (اِصت .) 1 - زدن دست بر کنار تخته نرد که کعبتین درست بنشیند. 2
- هر قسم زدن (عموماً).

(تُ) (اِ.) 1 - منقار مرغ ، نوک پرنده . 2 - تیزی سر چیزی مانند نوک سوزن و خنجر.

( ~.) (اِ.) 1 - گیاهی است که در گندم زار روید و آن سخت تر از گیاه گندم باشد. 2 -
گیاهی است که در میان آب روید و در مصر از آن کاغذ می ساختند، حفأة .

( ~.) (ص . اِ.) تنها، یگانه .

( ~.) [ په . ] (اِ.) دو، دویدن .

(تَ) [ په . ] (ص .) اندک ، کم ، قلیل .

(تِ) (اِ.) ساج .


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça تک kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki تک kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. تک diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful