تاس

(اِخ) شاعر مشهور ایتالیا که در
«سورانت» ایتالیا بسال ۱۵۵۴ م. متولد شد
و اثر معروفش «بیت المقدس (اورشلیم)
آزادشده» است که در آن وقایع جنگهای
صلیبی را بطور ماهرانه ای تصویر نموده. این
اثر بزرگ یکی از آثار مهم ادبی است ...

(اِخ) از شعرای ایتالیا و پدر شاعر
معروف و مشهور بهمین اسم. وی بسال
۱۴۹۳ م. متولد شد و بسال ۱۵۶۹ م.
درگذشت. چند منظومهٔ زیبا و اشعاری چند از
وی باقی مانده است ولی تحت الشعاع پسر
نابغه اش قرار گرفت و ...

(اِ) تلواسه و اضطراب و بیطاقتی.
(برهان) (ناظم الاطباء). تاس و تاسا و تاسه
بمعنی اضطراب و بی طاقتی و اندوه و ملالت و
بی قراری (است). (آنندراج) (انجمن آرا).
تاس، تاسه باشد یعنی تالوسه و تالواسه نیز
گویند، هردو بمعنی بی طاقتی. ...

(اِ.) 1 - اضطراب ، بی تابی . 2 - اندوه .

(ص .) بی مو، سر تاس .

(اِ.) 1 - مکعبی کوچک دارای شش سطح که روی هر سطح تعدادی نقطه وجود دارد. به تعداد
عددی که تاس نشان می دهد، مهره را در بازی نرد، حرکت می دهند. 2 - کاسة مسی ، بادیه
.

Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça تاس kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki تاس kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. تاس diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.