پارس

Farsça پارس nedir, Farsça - Farsça sözlük پارس ne demek?

[ سَ ] (اِخ) نام قوم پارسی. رجوع به
فارس شود.

[ رُ ] (اِخ) جزیره ای از گنگبار
سیکلاد بجنوب دِلس و بدانجا مرمرهای سفید
و زیبای مشهور بوده است. مولد آرشیلوک.
صاحب ۷۷۰۰ تن سکنه و عاصمهٔ آن به
همین نام دارای ۲۷۰۰ تن سکنه است.

[ سَ ] (اِخ) نام سرزمین پارس.
رجوع به فارس و پارس و رجوع به
بلادالخاضعین شود.

(اِ) آواز سگ. بانگ سگ. علالای
سگ. عَوعَو. هفهف. عفعف. وَغواغ. وَعوع.
وَکوَک. نوف.
- پارس کردن؛ عوعو کردن سگ. نوفیدن.
بانگ کردن سگ به شب چون غریبی نزدیک
شود.
- امثال:

سگ در ...

(اِخ) نام یکی از پهلوانان ایران بعهد
یزدگرد(؟).

(ترکی، اِ) جانوری است شکاری
کوچکتر از پلنگ. (برهان). یوز. فهد. وَشق. و
پارس بدین معنی ترکی است.

(اِخ) نام پسر پهلوبن سام که گویند
اصطخر بناکردهٔ اوست. (برهان).

(اِخ) صورتی دیگر از کلمهٔ فارس
است. منسوب به قوم پارسَ از قبایل آریائی
ایران. و سپس این کلمه بر تمام مملکت ایران
اطلاق شده است برای تاریخ پارس رجوع به
کلمهٔ فارس شود:
چنان بد که در پارس ...

[ تر. ] (اِصت .) آواز سگ ، عوعو.

( اِ.) نام قوم ایرانی و محل سکونت ایشان در جنوب ایران .


Farsça - Farsça sözlüğünde Farsça پارس kelimesinin Farsça manası nedir? Farsça dilindeki پارس kelimesinin Farsça dilindeki manasını yukarıda okuyabilirsiniz. پارس diğer dillerde anlamlarına aşağıdan ulaşabilirsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful